دیدین که هر چند وقت یه بار، یه سرگرمی بیمزه توی استوریای اینستاگرام مد میشه دیگه؟! احتمالاً شما هم تا حالا توی اینستاگرام یه سوال مثل سوال بالا رو دیدین. چند وقت پیش هم یکی از دوستای من عکس بالا رو گذاشته بود توی استوریش و من هم با تعجب بهش جواب دادم که این همه اسم دختر با «ژ» داریم و چه جوری یادش نبوده! اون هم جواب داد که «نخیر، اشتباه گفتی و باید در جواب سوال من میگفتی "آره، بلدم"». این جا بود که من از این مسخرهبازی شاکی شدم و گفتم که اتفاقاً اون داره اشتباه میکنه. حالا دلیلش چیه؟
توی زبانشناسی، گرایشی داریم به اسم pragmatics، که به فارسی میشه یه چیزی توی مایههای «کاربردشناسی». یکی از حرفای اصلی pragmatics اینه که در برقراری ارتباط به وسیلۀ زبان، چیزی بیشتر از معانی لغات و گرامر و این چیزا مطرحه. مفهومی که ما با زبان منتقل میکنیم به خیلی مسائل دیگه مثل گوینده (یا نویسنده)، شنونده (یا خواننده)، زمان، مکان، شرایط محیطی و context (که بعضیا معنیش میکنن «فحوای کلام») بستگی داره. یک کاربر واقعی و توانمند زبان، در کنار دانش لغوی و گرامری و مهارتهای زبانی، به طور (معمولاً) ناخودآگاه با pragmatics هم آشنایی داره. در واقع، برخورداری از توانش pragmatics یکی از اصول برقراری ارتباط زبانیه و بدون اون ارتباط به طور صحیح بر قرار نمیشه. حالا از این بحثای یکم تخصصی و انتزاعی که بگذریم، من سعی میکنم با یه مثالِ آشنا قضیه رو روشن کنم.
اگه توی خیابون کسی از شما بپرسه «آقا/خانم، ساعت دارین؟»، شما چه جوابی باید بدین؟ خب، اگه بخوایین فقط به مفهوم لغوی جمله توجه کنین، باید مثلاً بگین «بله، دارم.» اما میدونیم که اون شخص دنبال این نبوده که بفهمه شما ساعت دارین یا نه، بلکه میخواسته بدونه ساعت چنده. پس ما هم قاعدتاً در جواب ساعت رو بهش اعلام میکنیم. این که ما بتونیم فراتر از معنی لغوی کلمات رو ببینیم برای برقراری موثر ارتباط زبانی بسیار لازمه.
در ضمن، میدونیم که خیلی از اوقات افراد این جور استوریا رو الکی و فقط برای شوخی و خنده میذارن و مسئله خیلی جدی نیست، ولی برای ما بهونهای شد تا راجع به pragmatics یکم صحبت کنیم.