Menu Close

time: قابل‌شمارش یا غیرقابل‌شمارش؟!

دوستانی که توی جلسۀ ۱۶ دورۀ جامع گرامر کاربردی حضور داشتن باید یادشون باشه که وقتی داشتیم راجع به اسامی countable و uncountable صحبت می‌کردیم، به کلمۀ time برخوردیم. توضیح کتاب خیلی مختصر بود، اما حقیقت اینه که بحث قابل‌شمارش یا غیرقابل‌شمارش بودن time می‌تونه یکم پیچیده و گیج‌کننده باشه. حالا ما هم این‌جا نمی‌خوایم خیلی سراغ این پیچیدگی‌ها بریم، ولی سعی می‌کنیم به‌طور محدود و به زبان ساده یکم بیشتر به این مبحث بپردازیم.

 

وقتی time به معنی و مفهوم کلی «زمان» به‌کار می‌ره، غیرقابل‌شمارشه. واحدهای زمانی (مثل second یا minute) مسلماً قابل‌شمارشن، ولی مفهوم کلی زمان نه! همین قضیه در مورد خیلی اسامی و مفاهیم مشابه هم صادقه. مثلاً اسم money (که مفهوم کلی «پول» رو می‌رسونه) هم غیرقابل‌شمارشه، ولی واحدهای پولی (مثل dollar یا rial) قابل‌شمارشن. مثال از دیکشنری لانگمن:

Einstein changed the way we think about space and time.

Dustin wanted to spend as much time as possible with his family.

 

اما یکی از مهمترین کاربردهای time به عنوان یه اسم قابل‌شمارش وقتیه که این کلمه معنی «دفعه»، «مرتبه» یا «بار» می‌ده. مثال:

Mary had seen the film many times.

One time (=once) I went to a garage sale and bought fifteen books.

 

حالا یه نکتۀ سطح بالاتر هم می‌خوایم به این مبحث اضافه کنیم. وقتی time معنی «بازۀ زمانی» یا «دورۀ زمانی» می‌ده هم قابل‌شمارشه! یه نکتۀ کمکی هم بگم که معمولاً time به این مفهوم با یه صفت (مثل good یا happy) قبلش استفاده می‌شه. مثال از لانگمن:

They had their happy times, but they had their hard times too.

Mankind has used the horse since ancient times.

 

شاید شما هم این روزها دیده باشین که وقتی می‌خوان راجع به پندمیک صحبت کنن، از time به‌صورت جمع استفاده می‌شه، که دلیلش برمی‌گرده به همین مورد آخر. مثلاً خود من چند روز پیش توی یه ایمیل این جمله رو نوشتم:

I hope you are doing fine during these difficult times of the pandemic.

 

(مناسب سطح intermediate و بالاتر)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *